Page Rank بهتیتر معیاری برای ورود پوپولیسم
مهندسان گوگل متوجه شدند که اکثری از سیگنالهای مهم میتواند از درون خویش گوگل برخیزد. Page Rank بهتیتر معیاری برای ورود پوپولیسم به موتورهای جستوجو حافظه میشود: دموکراسی درست شده از میلیونها آدم که تصمیم می گیرند به چه چیزهایی در اینترنتپیوند بدهند. البته سینگال اشاره می کند که مهندسان آن ها در ساختمان شماره 43 به دسته دیگری از دموکراسی دستیافتهاند. صدهامیلیون جستوجو روی گوگل، دادهای کههنگام جستوجوی بار اشخاص ایجاد می گردد روی چه نتایجی کلیکمی کنند، هنگامی از پرسوجوی خویش فیض دلخواه را نمیگیرند، چه کلماتی را در درون آن جایگزین میکنند، به چه شکل پرسوجوها با مکان فیزیکیشان تطبیق می یابد و به منبعی باارزش برای کشف سیگنالهای نو و بهبود دارای ارتباطبودن سود تبدیل میشود. مهم ترین نمونه بی واسطه این فرآیند چیزی میباشد که گوگل آن را جستوجویبار فردیگردیده مینامد. یعنی خصوصیتای که با به کار گیری از تاریخچه جستوجوهای یک نفر و مکان او سیگنالهایی را برای معلوم کردن نتایجی که برای آن شخص موءثر میباشد تعیین میکند. به طور همگانیخیس، گوگل با به کارگیری از معیار فراوان دادهای که عدهآوری کردهمیباشد، میتواند الگوریتمش را با مقر علممحور عمیقی مجهز سازد. بهاین ترتیب، میتواند دشوارترین پرسوجوها را نیز تعبیر و تفسیر کند. مثلا روشی را که موتور جستوجویبار گوگل توسط آن کلمه ها هممفهوم را تشخیصمیدهد، درحیثبگیرید. سینگال می گوید: «ما نکتههای ریزی را از به عبارتی نخست کشفکردیم. مردم لغت ها را در پرسوجوهایشان تغییر و تحول میدهند. یک نفر ممکن میباشد در آغاز «pictures of dogs» و آن گاه «pictures of puppies» را جستوجو کند.این به ما نشان میدهد که بهاحتمال dog و puppy به یک معنا میباشند. ما همینطور خاطرگرفتیم که هنگامی شما آب را میجوشانید، آن آب داغ میباشد. مامانحالا گشودهآموزی معانی از بشرها بودیم و این پیشرفت بزرگی میباشد.»
البته درین فی مابین مشکلاتی نیز موجود هست. سیستم هممفهومشناسی گوگل می تواند بفهمد که dog مشابه puppy بوده و آب جوشان داغ میباشد. البته در همین هم اکنون، سودگیری می کند که هاتداگ بهمعنای یک puppy جوشان میباشد! این ایراد در آخرها سال 2002 به کمک ابتکار خیرهکنندهای برطرف شد. این نحوه برشالوده تئوری لودویگ ویتگنشتاین فیلسوف وسیع اتریشی در رابطه اینکه کلمهها چهگونه در درون یک متنتمجیدمیشوند، سازه شدهاست. گوگل با جستجو در میلیاردها مدرک و برگه اینترنت نظارتکرد که چه کلماتی به یکدیگر نزدیک میباشند. هاتداگ در جستوجوهایی یافت شد که مشتمل بر نان، خردل و بازی بیس بال و پر نیز بودند. این به الگوریتم یاری کرد تا ادراک کند که هات داگ و میلیونها اصطلاح دیگر درواقع به چه معناییمیباشند.
سینگال می گوید: «امروز درحالتی که شما تایپ فرمایید Gandhi bio ما میدانیم که مراد شما بیوگرافی میباشد و درحالتی که تایپ نمائید bio warfare ما متوجه میشویم که منظورتان بیولوژیکال بوده میباشد.» در حین زمانه، گوگل طرق مختلفی را برای افزودن سیگنالهای اضافه سوای اینکه تجربه اصلی کاربرانش را مبتلا اختلال سازد، وضع و اوضاع نموده است. هر یکسری سال یکبار تغییری اساسی در سیستم به وجود می آید که چیزی مانند عرضه ورژن تازه ویندوز محسوب میشود. این زمینه در مانتین ویو قضیه بسیار مهمی بهشمارمیآید، هر تعدادی بهطور عمومی مطرح نمیشود. سینگال می گوید: «فعالیت ما در واقع بده بستان موتور هواپیمایی میباشد که با سرعت هزار کیلومتر در ساعت و در طول سیهزارپایی بالای زمین پرواز مینماید.» در سال 2001 و با پیشروی خیرهکننده اینترنت، سینگال بهطور عملی الگوریتم اصلی پیچ و برین را در گیر تغییری اساسی تولید تا بهاین وسیله بتوان سیگنالهای نو را تختگاز در سیستم بیشتر کرد (یکیاز نخستین سیگنالهای سیستم نو تمایز فی مابین ورقههای تجاری و غیرتجاری بود تا بهاینترتیب جستوجوکنندگانی که درپی خرید کردن می باشند، حاصل بهتری اخذ نمایند). در به عبارتی سال مهندسی با اسم کریشنا بهارات متوجه شد که پیوند های وب سایت های دارای اعتبار می بایست وزن بیشتری داشته باشند و بهاین ترتیب سیگنالی توانا را برای اعطای اعتبار طولانی تر به مراجع تارنماهای کارآزموده در لحاظ گرفت (این به اولی حق نوآوری تثبیت گردیده گوگل تبدیل شد). نهایی تغییرو تحول عمده سیستم که با نام سر کافئین شناخته می شود سیستم نمایهگذاری را بهطور کلی در گیر تغییر و تحول تولید تا افزودن سیگنالها برای مهندسان از قبلی نیز آسودهخیس شود.
گوگل به خلاقیت در زمینه انجام چنین تغییرات مهمی معروف میباشد. این شرکت هر سال نمایشگاههای دموی داخلی با تیتر CSI (سرنام Crazy Search Ideas) برگزار میکند که در آن همت می شود تا ایدههای از دیدبدور باقیمانده، ولی کارآمد گزینه باز نگری قرارگیرد. ولی دربیشتر مواقع فرآیند توسعه و گسترش به صورت دیگری دنبال می شود. گوگل تلاش می کند با تحت و روکردن نتیجه ها بد فهم نماید که چهچیزی دراین دربین خطا کارنموده است. سال ها گذشته، یکی جستوجوهای برنده به افسانهای تبدیل شد: وقتی در سال 2001، سینگال متوجه شد که یوزرها زمانی اسم Audrey fino را جستوجومیکنند، نتیجه ها ضعیفی اخذ می کنند. گوگل در فیض این جستوجو چند وبسایت ایتالیایی را برمیگرداند که آدریهپبرن (بازیگر دارای اسم و رسم) را تحسین میکردند( fino درزبان ایتالیایی به معنای مطلوب و خوب میباشد). سینگال میگوید: «ما دریافتیم که این درواقع اسم یک شخص میباشد. ما خیلی بی آلایش دارنده هوش کافی در باطن سیستم نبودیم.»